
نقدی بر فیلم جدید رومن پولانسکی «افسر و جاسوس»
تعداد بازدید : 2
دست خطی برای اتهام
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
افسر و جاسوس فیلم جدید رومن پولانسکی ذاتاً اثری کنجکاو برای رسیدن به حقیقت عدالت است که تا حدود زیادی از عهده آن برآمده. قبل از اینکه به خود اثر بپردازم ترجیح میدهم کمی درباره رومن پولانسکی و خواستگاه سینمایی او صحبت کنم. پولانسکی همواره جاسوس مابانه پشت دوربین قرار میگیرد و آن چه میان حوادث و شخصیت رخ میدهد را واکاوی میکند؛ اما در اثر اخیر خود «افسر و جاسوس» مانند یک افسر از خواستگاه سیاسی خود دفاع میکند بدون آنکه نسبت به آن وفاداری نشان دهد.
کارگردانی
تأثیر پذیری بالای پولانسکی از فیلم «تشریفات ساده» ساخته جوزپه تورناتوره که اتفاقاً در آن فیلم نقش آفرینی خوبی داشته است باعث میشود تا هنگامه ایدئولوژی وی بر محدوده داستان نمایان گردد. شباهت فرماتیک عجیب «تشریفات ساده» و «شاهزاده و مرگ» این پیام را به مخاطب محاوره میکند که فرم همواره حاصل یک تقلب است که از اطراف آدمی گرفته میشود. در فیلم «افسر و جاسوس» فرم مشخصاً نقش پیشین خود را بازی نمیکند اما جزئیاتی را بهره برداری کرده که به عنوان پایه سینمای تورناتوره در «تشریفات ساده» شناخته میشود. از سوی دیگر میتوان تأثیر «بیگانه» آلبر کامو را در اکثر فرمتهای سینمایی پولانسکی مشاهده کرد. شخصیتهایی که حاضر به سرپوش گذاشتن بر حقایق احساسی خود نمیشوند؛ نمونه اخیر آن را میتوان در داستان استنادی «افسر و جاسوس» یافت. افسر به کادر یهودی از احساسات منفی خود نسبت به این نژاد میگوید اما در برابر ناعدالتی بر علیه او میایستد. این تضاد در روان موجودی به نام انسان دستمایهای شده برای هنرنمایی انسان دوستانه رومن پولانسکی و سائقه اجتماعی وی. به همین دلیل پولانسکی دست خطی شبیه به آلبر کامو و جوزپه توناتوره داره، حتی هنگامی که «بچه روزماری» را میسازد.
میزانسن
نیروی بالای سینمایی «افسر و جاسوس» در میزان سن آن خلاصه شده است. بارها در یادداشتهای سینمایی خود به این نکته اشاره کردهام که فرم تنها در میزان سن به وجود میآید. فارق از شباهتهای موجود در فرم سینمایی این اثر پولانسکی نسبت درستی با اثر خود برقرار کرده است. در «پیانیست» نیز هنگامی که از نژاد یهودیت دفاع میکند به تاریخ و سینما متعهد است و تنها این ویژگی است که مخاطب را به آثار یک هنرمند علاقه مند خواهد کرد. هنرمندی که به آنچه تولید میکند تسلط و تعهد کامل دارد. میزان سن در آخرین ساخته پولانسکی جغرافیا و تاریخ را به خوبی نمایش میدهد از همه مهمتر آنکه این فرم سینمایی به تحقق باورهای موجود در اثر ختم خواهد شد. این داستان که فردی در برابر ناعدالتی میایستد بارها شنیده شده است و مشخصاً این نوع که افسری چالشهای نظام خدمتی خود را نمایان کند اما آنچه مخاطب را برای دوباره شنیدن این داستان ترغیب خواهد کرد میزان سن و جغرافیای متفاوت داستان است. اتهام درفوس و شباهت دست خط او با استراتزی اتفاق خارق العاده داستانی نیست اما نگاه افسری که علناً نژاد او را ترد میکند به این ماجرا یک واقعه خارق العاده است. از سوی دیگر زاویه دید کارگردان برای چنین واقعهای تعلیق برانگیز است. چرا که فیلم ساز آثاری مانند «پیانیست» و «مستأجر» را در کارنامه دارد. فرم پولانسکی همواره در میزان سن نمایان میشود و به خوبی آن چه از «تشریفات ساده» درس گرفته را در همه آثارش رعایت میکند.
داستان
واقعیت سینمای «افسر و جاسوس» تلخی بی پایانی است که برای حفظ ارزشهای نژادی و دینی همواره در نظامهای مختلف دیده میشود. ابتدای این فیلم با نوشتاری به بهره گیری فیلمنامه از واقعیتهای تاریخی اشاره میشود و مخاطب را مجبور به کنجکاوی تاریخی در برابر یهودیان خواهد کرد. حتی سکانس ابتدایی فیلم که خلع درجه تنها افسر یهودی ارتش است تأثیر گذاری بالایی دارد چرا که تقریباً تمام نیروهای آن پادگان و جمعیت حاضر شاهد اخراج تنها سرباز بیگانه هستند. ارتباط مخفیانه افسر با همسر افسری دیگر از خرده پیرنگ هایی است که با مهارت انتخاب شده است. این خیانت که دوطرفه است افسر به افسری از ارتش خود و همسر به شریک زندگیاش باعث میشود مخاطب در خطای انسانی از سوی قهرمان فیلم دقت کند چرا که او نیز معصوم نشان داده نمیشود و در عین حال که میتواند از عدالت صحبت کند در جایی دیگر خود عدالت احساسی را نقض کرده است. دست خطی که پولانسکی از خود در این اثر به جای میگذارد گزارههای سیاسی و تاریخی فراوانی دارد اما نمود سینمایی و خواستگاه هنری فیلم ساز است که افسر و جاسوس را به ضعیف بودن متهم میکند.